بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

زندگی قافیه باران است

هلنا جون

هلنا جون ، عزیزم تولت مبارک پارسال این موقع من منتظر اومدن بارانم بودم و هنوز تو رو نمیشناختم وقتی داشتم تو وبلاگا میگشتم و دوستای جدید پیدا میکردم یه عکس قشنگ از تو و مامانت دیدم ،دلم ضعف رفت که بغل مامانتی   برای مامانت خیلی خوشحال بودم که صبرش به سر اومده بود و تو رو تو بغل داشت بعد یه مطلب خوندم که مامانی و بابائیت التماس دعا داشتن کلی با دوستامون دعا کردیم و منتظر بودیم که خدا رو شکر خدا خواست و مشکلی برات پیش نیومد امروز دختر خوشگلی شدی و من همش برای دیدنت بهت سر میزنم عزیزم تولدت مبارک ...
28 خرداد 1391

قوربون دست و پای بولوریت

  این روزا خیلی با اون سوسکه که قوربون دست و پای بچه اش میرفت همزاد پنداری می کنم همش فکر میکنم بارانم خیلی با هوشه با همه بچه ها فرق میکنه کلی باهاش حرف میزنم نظرش برام خیلی مهم شده :بارانم اینو بیشتر دوست داری یا اونو :بارانم میخوای بریم خونه یا بمونیم همون لوس بازیها که همیشه برام مسخره بود آخه باور کنید کلی صاحب سبک و سلیقه شده غذای مورد علاقه ،بازی مورد علاقه،آدمای مورد علاقه،...   واییییییییی تو همون بارانی که وقتی یه پارچه دورت میبستم و میخوابیدی همون طوری بیدار میشدی حالا خواب میبینی از خواب میپری تا دلت بخواد تو خواب وول میزنی عاشقتم ،میدونی یعنی چی ؟ دوست دارم میدونی یعنی چی ؟ اندازه ...
28 خرداد 1391

با کلی خجالت ما اومدیم

سلاااااااااااااااااااااااااااام سلام خیلی دلم تنگ شده بود ای دی اس ال نداشتیم ،از وقتی اومدیم این خونه تقاضا کردیم ولی هر روز میگفتن فردا پس فردا این آخریها که همش میگفتن یه ساعت دیگه زنگ بزن  ده دقیقه دیگه زنگ بزن و...   خلاصه هر جوری بود اومدیم و این شما و این قهرمان پیج مامان فائقه       باران   ما اومدیم با کلی حرف تازه بوس به تمام دوست جونام که دلمون براشون تنگیده     فعلا تا چند ساعت دیگه ...
16 خرداد 1391
1